کارآفرینی

کارآفرینی

کارآفرینی، نحوه تصمیم گیری کارآفرینان، کارآفرینی با سرمایه کم، کارآفرینی در ایران
کارآفرینی

کارآفرینی

کارآفرینی، نحوه تصمیم گیری کارآفرینان، کارآفرینی با سرمایه کم، کارآفرینی در ایران

دیدگاه های مختلف در رابطه با مفهوم کارآفرینی




در دنیای امروز، تضمین بقای سازمان ها در خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی آن ها است؛ به طوری که پیشرفت جامعه زمانی میسر خواهد بود که افرادی که با خطر پذیری اقدام به نوآوری کرده تا از این طریق، روش ها و راه های جدید بتوانند جایگزین راهکارهای ناکارآمد گذشته شوند. بطور کلی دیدگاه های مختلف در خصوص مفهوم کارآفرینی را می توان در یکی از سه گروه زیر طبقه بندی کرد:

۱- دیدگاه خصوصیات شخصی

فرهنگ لغت آکسفورد کارآفرین را فردی تعریف می کند که یک کسب و کار جدید راه اندازی می کند. خصوصا پیمانکاری که به عنوان یک واسطه بین کار و سرمایه برای تولید عمل می کند، کارآفرین است. به نظر شومپیتر کارآفرینان، رهبران و نقش آفرینان اصلی در فرآیند تخریب خلاق هستند. هیسریچ نوآوری مدیران میانی را مورد توجه قرار داده و به عنوان کارآفرین سازمانی آن را چنین تعریف می کند: کسی که نه بنیان گذار و نه مالک یک سازمان است؛ بلکه شخصی است در استخدام سازمان که ریسک پذیر است و با استفاده از منابع مالک سازمان و تسهیلات او، اقدام به نوآوری می کند.

۲- دیدگاه فرآیندی

از نظر این دیدگاه، کارآفرینی فرآیند سودآوری از ترکیبات جدید، منحصر به فرد و ارزشمند منابع در یک محیط نامطمئن است و به تنهایی نمی تواند در شخص متجلی شود، بلکه مستلزم فرصت ها و تقاضاهای محیطی است. به عبارت دیگر کارآفرینی فرآیند ارزش آفرینی از طریق تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع، به منظور استفاده از فرصت ها است. از جمله حامیان این دیدگاه هیسریچ است. به نظر وی کارآفرینی عبارت است از: فرآیند خلق چیزی با ارزش و متفاوت از طریق اختصاص زمان و تلاش کافی همراه با مخاطره مالی، روانی و اجتماعی و نیز دریافت پاداش های مالی و رضایت شخصی از نتایج آن.

۳- دیدگاه فعالیت ها

از نظر این دیدگاه، کارآفرینان فرصت های سودآور را درک می کنند و فعالیت هایی را برای رفع نیازهای ارضا نشده ابداع با آنچه در حال انجام شدن است، به طور موثرتری انجام می دهند و در واقع کارآفرینی فعالیتی هدفمند جهت تحقق نوآوری، حفظ و توسعه یک کسب و کار جدید محسوب می شود. یکی از طرفداران این دیدگاه، پالمر است وی ریسک پذیری، نوآوری و تصمیم گیری هوشمندانه و خلاقانه را به عنوان ویژگی های تمایز بین کارآفرینان و غیر کارآفرینان معرفی کرده است. و عواملی نظیر بازار و محصولات جدید، نوآوری تکنولوژیک، ریسک پذیری و ابتکار عمل داشتن را به عنوان معیارهای سنجش گرایش به کارآفرینی سازمان می داند.

منبع


برچسب‌ها: کارآفرینی, کارآفرینان, کارآفرین

تفاوت رهبری و مدیریت سازمانی

از آنجایی که رهبری و مدیریت از جمله مفاهیمی هستند که همواره در کنار یکدیگر  به‌کار می‌روند، اغلب وجود تفاوت معنی‌دار بین آنها به فراموشی سپرده می‌شود.


در واقع دارا بودن مهارت‌های مدیریتی و رهبری در کنار هم یک ضرورت به حساب می‌آید، از این رو آگاهی از تمایز‌های موجود بین این دو از اهمیت برخوردار است. احتمالا اولین نکته‌ای که به ذهن خطور می‌کند این است که مدیران اغلب مدیریت کرده و رهبران هدایت می‌کنند. در حالی که ممکن است این نکته کمی ساده‌انگارانه به نظر آید، اما حقیقتی بیش نیست. یک مدیر، سیستم یا فرآیندی توسعه یافته را مدیریت می‌کند و وظیفه وی کسب اطمینان از پیشرفت صحیح این فرآیند‌ها است. رهبر شخصی است که ایده‌ها و فرآیند‌ها را برای اولین بار ایجاد می‌کند، در واقع رهبر فردی مبتکر است. تفاوت عمده دیگر این است که مدیر در سازمان منصوب می‌شود و موظف به انجام وظایف شغلی خود است.

اما به یاد داشته باشید که مدیران هیچ گاه لزوما یک رهبر نیستند و دارا بودن این ویژگی بیشتر به خصوصیات فردی آنان بستگی دارد.  همه ما تجربه حضور در سازمان‌هایی را داریم که در آن بسیاری از افراد با سطوح شغلی یکسان در حال فعالیت هستند، اما در این میان افرادی وجود دارند که دارای ویژگی‌های برجسته‌ای هستند و البته مورد احترام و پذیرش سایرین قرار می‌گیرند. مدیران همیشه کارکنانی در اختیار دارند، اما رهبران از طریق سبک فعالیت خود پیروانی را به دست می‌آورند.


تشویق اطرافیان، یکی از روش‌هایی است که رهبران از آن برای جذب افراد پیرامون خود استفاده می‌کنند. به بیان کلی، رهبر سازمانی خوب همواره به فکر توسعه امور است و یک مربی است، اما در مقابل مدیر انتقاد می‌کند و همیشه نکاتی را به اطرافیان خود متذکر می‌شود تا به این ترتیب کارکنان با سیستم مطابقت پیدا کنند.
باید گفت که سازمان‌ها به هر دو سبک نیاز دارند، اما در این میان، فقط رهبران سازمانی هستند که مورد قدردانی قرار می‌گیرند. دلیل قدردانی از آنان وجود مهارت برقراری ارتباط در آنان است. مهم ترین عامل این است که رهبران سازمانی همواره شنوندگان خوبی برای پیروان خود هستند. تفاوت اصلی در این است که یک مدیر  برای اطمینان از اینکه امور سازمان به راحتی قابل تغییر نیست، از شخص دیگری کمک می‌گیرد تا شنونده نظرات کارکنان باشد. تمایل به تغییر خصیصه اصلی افرادی است که مهارت رهبری دارند. رهبران سازمانی به جای احساس محدودیت، فعالانه به دنبال فرصت‌هایی هستند تا تغییرات مثبتی ایجاد کنند. در مقابل مدیران به مراتب از وضع موجود خشنود هستند و به دنبال راه‌هایی هستند تا سیستم موجود کارآمدتر شود. به این ترتیب، می‌توان چنین استدلال کرد که یک مدیر مقلد است در حالی که یک رهبر سازمانی بیشتر فردی مبتکر است. این نکته نه تنها برای یک سیستم صادق است، بلکه در سبک‌های مدیریتی و رهبری نیز به‌کار گرفته می‌شود. البته به یاد داشته باشید که تقلید از عملکرد یک رهبر شما را در مقام رهبری قرار نمی‌دهد.
یک مدیر در رویارویی با هر موقعیتی بیشتر به دنبال این است که بداند هر یک از فعالیت‌ها چگونه و در چه زمانی باید تکمیل شوند. اما یک رهبر سازمانی تمایل دارد از چرایی انجام همان فعالیت اطلاع داشته باشد. گرایش به تفکر خلاق دلیل اصلی تفاوت بین مهارت‌های مدیریتی و رهبری است. اگرچه در هر موقعیتی نمی توان مهارت‌های رهبری را به‌کار بست، اما داشتن تفکری خلاق جهت توسعه، امری حیاتی به نظر می‌آید. بدیهی است هر چه تفکر بسته و محدود باشد، تمایل به تغییر کمتر است. حتی بهترین رهبران سازمانی نیز با افتادن در این دام، به راحتی به مدیری ساده تبدیل خواهند شد.

آخرین تمایز بین مدیر و یک رهبر این است که مدیران سعی می‌کنند کارها را به طور صحیحی انجام دهند، ولی رهبران کارهای صحیحی انجام می‌دهند. انجام وظایف رسمی موجب ایجاد محدودیت در انعطاف پذیری و توسعه می‌شود و رهبرانی که به اندازه کافی شجاع هستند سعی در تشویق خلاقیت و نوآوری دارند.


عنوان مقاله: بررسی رابطه بین خلاقیت و انگیزه افراد برای نوآوری در سازمانهای پژوهشی: مطالعه موردی در پژوهشکده پردازش هوشمند علائم

چکیده: زمینه: در زمان حاضر که مدیران و رهبران سازمان‌های پژوهشی با موقعیت جدید و تغییرات فزاینده‌ای در امور مواجه هستند، تنها سازمان‌هایی به توفیق دست خواهند یافت که بتوانند با بهره گیری از انگیزه کارکنانشان، به مواجهه سریع و خلاقانه با شرایط جدید بپردازند. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین میزان خلاقیت و انگیزه افراد برای به کار گیری نوآوری در محیط¬ کاری در سازمان¬های پژوهشی با انجام مطالعه موردی در پژوهشکده پردازش هوشمند علائم انجام شده است. بدین منظور پس از بررسی ادبیات موضوع و تنظیم فرضیات پژوهش، از دو پرسشنامه استاندارد «خلاقیت رندسیپ  » و «انگیزه به کار گیری نوآوری و ابتکار در شغل» به منظور انجام تحقیق استفاده شد. روش: روش انجام این تحقیق توصیفی- همبستگی می باشد و در انتخاب نمونه نیز با بهره گیری از جدول مورگان از روش تصادفی ساده استفاده شده است. پرسشنامه های مربوطه با استفاده از نرم افزار اِس پی اِس اِس  و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.  یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که ارتباط معنادار قوی و مثبتی بین میزان خلاقیت و انگیزه به کارگیری نوآوری در افراد وجود دارد. همچنین ارتباط این دو عامل با ویژگی¬های فردی، میزان مشارکت در پروژه های نوآورانه و تعداد جلسات شرکت در کارگاه آموزشی تفکر خلاق برگزار شده در پژوهشکده سنجیده شده است. نتیجه گیری: در پایان با استفاده از نتایج تحقیق، راهکارهایی برای ارتقای توانمندی خلاقیت پژوهشگران، ارتقای انگیزه آن‌ها برای استفاده از نوآوری در محیط کاری و بهبود روند نوآوری در پژوهشکده  جامعه  هدف و سایر مراکز مشابه ارائه شده است.
کلید واژه: خلاقیت، نوآوری، انگیزه به کارگیری نوآوری، ابتکار در شغل، پژوهشکده پردازش هوشمند علائم. 
ادامه مطلب ...

نکته‌هایی از کارآفرینی برای رسیدن به فکر و ایده جدید

ز کتاب دو هزار نکته‌ی کارآفرینی ، نوشته: دکتر محمد احمد پور داریانی

یکی از مسائلی که می‌تواند یک کارآفرین را کاملاً ذوق‌زده کند و به هیجان آورد، رسیدن به یک فکر و ایده‌ی جدید است. محصولی جدید، راهی نو، طرحی تازه و کاری متفاوت می‌تواند در آنان ایجاد انرژی کند و آن ها رابرای رسیدن به نمونه‌ی عینی یک ایده‌ی ذهنی برانگیزد.


کارآفرینان معمولاً برا ی انجام کارها و فعالیت‌های خود از ایده‌های نو کمک می‌گیرند. ممکن است این ایده و طرح جدید زاییده‌ی ذهن خود کارآفرین باشد.

در غیر این‌صورت از ایده‌های کارکنان خود کمک می‌گیرد و به استقبال نظرهای بدیع آنان می‌رود. به عبارتی دیگر مهارت ویژه‌ی یک کارآفرین اولا توانایی شناسایی افرادی است که ایده‌های بکر و عملی در ذهن دارند، ثانیاً توانایی ایجاد فضایی مساعد برای پرورش طرح‌های آنان است.

بدین ترتیب سازمانی که با مدیریت یک فرد کارآفرین فعالیت می‌کند مرکزی برای رشد و پرورش استعدادها و ایده‌هایی ناشناخته است. ایده‌هایی که بعضاً مضحک و عجیب به نظر می‌رسد. کارآفرینان بر روی همین ایده‌ها سرمایه‌ی فکری، زمانی و مالی می‌گذراند تا شکوفه شوند. حتی بسیاری از کارآفرینان بر این باورند که یک ایده‌ی موفق آن است که در ابتدا اعجاب همگان را برانگیزد و حتی آنان را به خنده وا دارد.

بهترین ایده ها از منشی ها و دانش آموزان به دست می آید.( ساموئل والتون)

ایده می تواند به خاک بخورد یا به جادو تبدیل شود ، این بستگی به فردی دارد که با آن برخورد می کند.(ویلیام برنباخ )

همواره افکار خود را روی کاغذ بیاورید و نگذارید از ذهنتان فرار کند. ( دکتر رابینز)

فکر خوبی دارید؟ چرا نشسته اید؟ کاری برایش بکنید . ( مارک تواین)


  ادامه مطلب ...

تحقیق بازار چیست؟


تحقیق بازار،تحقیقات بازار


چرا تحقیق بازار انجام می‌ گیرد؟


اطلاعاتی که از تحقیق بازار بدست می‏آیند از آندسته‏ای نیستند که تنها فایده آنها دانستنشان است و اصطلاحاً اطلاعات عمومی بشمار رود بلکه تحقیق بازار باید بتواند راهنمای شما در تصمیم‏گیریهای استراتژیک کسب و کارتان باشد این تحقیق هنگامی باارزش است که بتواند منشاء درآمدی بیشتر از هزینه‏ای که ایجاد کرده باشد فرض کنید که شما در یک بررسی به یکی از نیازهای پاسخ‏گفته‏نشده مشتریان پی ببرید بر این اساس شما می‏توانید محصول یا خدمت جدیدی ارائه دهید یا در محصول فعلی تغییراتی متناسب با این نیاز ایجاد کنید. 
تحقیق بازار ارتباط شما با مشتریان فعلی و بالقوه‏تان برقرار می‏سازد و به شما کمک می‏کند تا فرصتها را در بازار تشخیص دهید. به‏عنوان مثال اگر شما بخواهید یک خرده‏ فروشی در یک موقعیت خاص جغرافیایی برپا کنید و متوجه شده‏اید که هیچ خرده‏ فروشی مشابهی در حال حاضر وجود ندارد شما در واقع یک فرصت مناسب را یافته‏اید. این فرصت موفقیت هنگامی ارزشمندتر خواهد بود که در آن منطقه تعداد زیادی از افراد مناسب بازار محصول شما سکونت داشته باشند.

  ادامه مطلب ...